۱۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۰۴

از گلستان گل به بازار آمده
عید مرغان گرفتار آمده

گر نمی نالم به قانون بر حقم
زخمه بیگانه بر تار آمده

بیخته انده جهان را تا چو من
مرد عشقی بر سر کار آمده

یک دم از بتخانه غافل گشته ام
صد گره در کار زنار آمده

از قفس در باغ خونین دل ترم
رشته ام ب خار دیوار آمده

انده انده زایدم کایینه را
مایه زنگار زنگار آمده

مستی ما را چه داند از کجاست
آن که از میخانه هشیار آمده

دست از مقصود کوته کرده ام
بر سر انگشتم ز گل خار آمده

از «نظیری » شکرستان شد جهان
در قفس طوطی به گفتار آمده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.