هوش مصنوعی: این شعر از نظیری نیشابوری، با تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به توصیف دنیای پر از رنج و ناپایداری می‌پردازد. شاعر با استفاده از عناصر طبیعت مانند گل، چمن، بلبل و پروانه، به بیان مفاهیمی مانند عشق، رنج، فناپذیری و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد. او از زبان طبیعت سخن می‌گوید و دردهای انسان را در قالب تصاویر زیبا بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. این شعر更适合 افرادی که تجربه‌ی زندگی بیشتری دارند و می‌توانند با لایه‌های معنایی آن ارتباط برقرار کنند.

شمارهٔ ۵۳۴

چمن قربانگه دنیای خونخوارست پنداری
دریغا گل که شاخ گلبنش دارست پنداری

سحر می گفت با پروانه بلبل حال و می نالید
که گل شد زود آخر شعله خارست پنداری

به سرعت آنچنان سودای بستان می شود آخر
که اطفال چمن را گل به بازارست پنداری

گل و نرگس بها بستان هر سحر مخمور می خیزند
کلید باغبان در دست خمارست پنداری

چنانم می گزد اکنون تماشای چمن کردن
که شکل غنچه بر گلبن سر مارست پنداری

نظر می بندم از گلزار و نقش یار می بینم
به چشمم هرکه غیر از یار، اغیارست پنداری

ندارد وزن، کالای دو عالم نزد سودایم
سری دارم که یوسف را خریدارست پنداری

کدامین نغمه کز رگ های جانم برنمی خیزد
همیشه مطربم را زخمه بر تارست پنداری

«نظیری » بسته بودم لب که عشق افسانه کوته کرد
سخن برداشت برقع قصه بسیار است پنداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.