هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر به توصیف زیباییهای معشوق و جذابیتهای او میپردازد. شاعر از زلفهای دراز و لعل لبهای معشوق سخن میگوید و بیان میکند که حتی چشمهای او نیز شوخ و جذاب هستند. او همچنین اشاره میکند که معشوق نه تنها نادانان، بلکه دانایان را نیز مجذوب خود کرده است. شاعر از عشق و شیفتگی خود نسبت به معشوق سخن میگوید و او را با عناصری مانند دریا، آتش و آفتاب مقایسه میکند.
رده سنی:
16+
این متن به دلیل استفاده از مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبیات کلاسیک، برای مخاطبانی مناسب است که توانایی درک و تحلیل مفاهیم پیچیدهتر را دارند. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات ادبی ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۲۶۸
ای دو زلفت دراز و بالا هم
وی دو لعلت نهان و پیدا هم
شوخ تنها که خواند چشم ترا
چشم تو شوخ هست و رعنا هم
بستهٔ تو هزار نادان هست
چه عجب صدهزار دانا هم
بستهٔ تست طبع ناگویا
من چه گویم زبان گویا هم
در دریا غلام خندهٔ تست
ای شکر لب چه در ثریا هم
کوه آتش همیشه همره تست
کوه آتش مگو که دریا هم
از قرینان نکوتری چون ماه
نه که چون آفتاب تنها هم
چند گویی سنایی آن منست
با همه کس پلاس و با ما هم؟
وی دو لعلت نهان و پیدا هم
شوخ تنها که خواند چشم ترا
چشم تو شوخ هست و رعنا هم
بستهٔ تو هزار نادان هست
چه عجب صدهزار دانا هم
بستهٔ تست طبع ناگویا
من چه گویم زبان گویا هم
در دریا غلام خندهٔ تست
ای شکر لب چه در ثریا هم
کوه آتش همیشه همره تست
کوه آتش مگو که دریا هم
از قرینان نکوتری چون ماه
نه که چون آفتاب تنها هم
چند گویی سنایی آن منست
با همه کس پلاس و با ما هم؟
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.