هوش مصنوعی: این شعر به موضوع پیری و جوانی می‌پردازد و تفاوت‌های این دو مرحله از زندگی را بررسی می‌کند. شاعر از دست دادن جوانی و سختی‌های پیری را توصیف می‌کند و به دنبال معنای عمیق‌تری در زندگی می‌گردد. او از خاکساری و افتادگی به عنوان راهی برای رسیدن به حقیقت یاد می‌کند و دنیا را به عنوان مکانی پر از رنج و تلاش توصیف می‌نماید. در نهایت، شعر به از دست دادن جوانی و تأثیرات عاطفی آن اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، پرداختن به موضوعات پیری و از دست دادن جوانی نیاز به تجربه و درک بیشتری از زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۶۶

به پیری، از چه رو می افگنی کار جوانی را
چه میدانی که سلخی هست، ماه زندگانی را

کسی کز بار پیری حلقه شد قد چو شمشادش
سراپا چشم گردیده است و، میجوید جوانی را

دلیلی بهتر از افتادگی نبود ره حق را
که از بالای پستی، آب دارد این روانی را

در آفت خانه دنیا، تلاش خاکساری کن
زمین بودن سپر باشد، بلای آسمانی را

اگر خواهی نشاط، از حاصل گیتی بکش دامن
که دارد سرو، از آزادگی رقص روانی را

بوضع کهنه دیر این جهان، با این دل غمگین
بسی خندی، اگر بینی رباط زعفرانی را

گرفت از دست ما پیری، همه بود و نبود ما
به ما نگذاشت واعظ، هیچ جز داغ جوانی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.