هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر ناامیدی و رنج شاعر از شرایط زمانه است. او از بی‌توجهی به دردهای مردم، ناتوانی در رسیدن به آرزوها و نبودن شنونده‌ای برای فریادهایش می‌نالد. همچنین، شاعر خود را شهریار عشق و غم می‌داند و از هوس‌های گذرا و بی‌ثمر انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادهای اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.

شمارهٔ ۷۰

سر بزینت کی فرود آرد تن رنجور ما؟
تن به سامان کی دهد هرگز، سر پرشور ما؟

برنمی خیزد ز نرمی از شکست ما صدا
هست این نعمت بجای کاسه فغفور ما

پیش ما سودای مجنون کی تواند شد سفید؟
بحر چون گرداب می پیچد بخود از شور ما

ما شه ملک رضائیم و سپاه ماست غم
نیست غیر از ما هرچه میخواهد شود دستور ما

بود خاطر ریش از خاطر هوسها، لیک شد
دست بر خاطر نهادن مرهم کافور ما

بود هر روزی ز ما کبریت احمر، حیف سوخت
شمع داغی برنکرد از وی دل بینور ما؟

با که گردم آشنا واعظ کز ابنای زمان
کس نمی داند نمک خوردن بجز ناسور ما!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.