هوش مصنوعی: این شعر از درد و رنج مردم در برابر ظلم و بی‌عدالتی حکایت دارد. شاعر بیان می‌کند که هر شکایت و نامه‌ای نشان‌دهنده احوال نابسامان آن‌هاست. با وجود بی‌پناهی و نداشتن پشتوانه، همچنان تحت ستم هستند. دولت و اربابان قدرت در رفاهند، در حالی که مردم در فقر و رنج به سر می‌برند. شاعر به بی‌عدالتی‌های اجتماعی و اقتصادی اشاره می‌کند و از زبان حال مردم می‌گوید که حتی دارایی‌شان نیز از آن خودشان نیست.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین انتقادی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و آگاهی از مسائل جامعه نیاز دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند ظلم، فقر و بی‌عدالتی ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۷

خامه بیجا میکند، عرض شکست حال ما
هر شکنج نامه سطری باشد از احوال ما

گرچه پیشاییش ما را نیست دود مشعلی
نیست دود آه مظلومی هم از دنبال ما

پایه این دولت از تخت سلیمان برتراست
کز ضعیفی مور نتواند شدن پامال ما

از مرصع پوشی ارباب دولت نیست کم
بر طلای رنگ ما، یاقوت اشک آل ما

تا بود در کیسه ما سیم و زر، از دیگریست
نیست هیچ از مال، غیر از خرج کردن مال ما

حال دل خواناست واعظ، چون عقیق از چهره ام
مهر خاموشی نمیگیرد زبان حال ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.