هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان شاعری بیان می‌شود که از بی‌تفاوتی و بی‌توجهی دیگران به سخنان و احساساتش شکایت دارد. او تأکید می‌کند که تنها خودش خریدار کلام و هنرش است و از این تنهایی و بی‌پناهی رنج می‌برد. همچنین، اشاره‌ای به پایداری در برابر مشکلات و حفظ اصالت خود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۸۵

تو صاف باش و، مزن حرف دردنوشی ما
که به ز بار علایق سبو بدوشی ما

توان ز جوش مریدان به گرد ما دانست
ز خارخار هوس بوده شال پوشی ما

کسی چو نیست خریدار جنس ما جز ما
شده است آینه دکان خودفروشی ما

ز دستکاری دوران، ز هم نمی پاشیم
که جلد نسخه ما گشته پوست پوشی ما

چنان ز شوق ادا فهمی تو میبالم
که رفته رفته سخن میشود خموشی ما

کنیم ساز عمل قول تا به کی واعظ
کنون بود سخن ما، سخن نیوشی ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.