۱۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۳

ای بار داده کعبه کویت براهها
گستاخ بارگاه قبول تو آهها

بر دامن امید تو، دست دعا دراز
بر آستان عفو تو روی گناهها

رگها که در تن است، حقیقت شناس را
باشد بسوی معرفتت شاهراهها

هر سر ز پای کوبی شور تو بقعه یی
دلها ز های و هوی غمت خانقاهها

در سینه هاست، هر نفسی، ذکر اره یی
در دیده هاست، سبحه ذکرت نگاهها

هر ناله یی ز لشکر درد تو رایتی است
دلهاست از ستون غمت بارگاهها

عشق از دل دو نیم،سوار دو اسبه است
غمها به حفظ کشور یادت سپاهها

از یک نسیم حکم تو در بحر روزگار
چون موج گشته اند روان سال و ماهها

رهرو به کجا به کعبه کوی تو پی برد؟
کآواره گشته اند، درین دشت راهها

واعظ اگر چه برده ز حد معصیت، ولی
دارد ز عفو و بخشش و لطفت پناهها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.