هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مفاهیمی مانند غم، عشق، ناامیدی، پیری و تباهی دنیا سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق، بی‌قراری، و ناتوانی پیری می‌نالد و دنیا را جایگاه ویرانی و ناپایداری توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، مضامین غم‌انگیز و ناامیدی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۰۰

خرمی بی غم نمی باشد درین باغ خراب
خنده گل دارد از پی اشک ریزان گلاب

شعله رخسار او را گرد سر پروانه شو
تا کی از خامی بگرد خویش گردی چون کباب؟

تا نمیگردی مرا در چشم، بیزارم ز چشم
تا نمی آیی بخوابم، از نظر افتاده خواب

خشم او را، گریه عاشق کجا تسکین دهد
شعله آتش چه پروا دارد از اشک کباب

ذوق مشق بی قراری در طلب داری اگر
سر خطی بر لوح صحرا هست چون موج سراب

یک دل آباد در عالم بکس نگذاشتست
خانه ها کردست ویران، خانه دنیا خراب

ضعف پیری قوت نالیدن از دستم گرفت
چون ننالم واعظ اکنون بهر ایام شباب؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.