هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به انتقاد از وابستگی به دنیا و تعلقات مادی میپردازد. شاعر از خواننده میخواهد که از دامهای دنیوی رها شود و به جای تکیه بر تدبیر خود، به تقدیر الهی اعتماد کند. همچنین، به موضوعاتی مانند پیری و جوانی، عشق، عقل و جنون، و تسلیم در برابر تقدیر اشاره میشود.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از انتقادهای اجتماعی و اشاره به مفاهیم مانند جنون و تقدیر نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۰۹
به پیری و جوانی در طلب، زشتست تقصیرت
که ره دور است و ناچار است از ایوار و شبگیرت
دگر کودک نه یی، خود را ببر از دایه دنیا
که این غداره خونت میخورد، گر میدهد شیرت
ذلیل حکم دنیا گشته یی، شرمت نمیآید
که با این لاف مردی، پیرزالی کرده تسخیرت؟
ترا هرچند پهلو میدهد دنیا، ازو رم کن
که این صیاد میخواهد که آرد بر سر تیرت
نگردد غنچه تا گل، بوی عشقی زآن نمی آید
برنگ غنچه ای دل، جز خرابی نیست تعمیرت
زخود این بند بگسل، گر جنون کاملی داری
که بوی عقل، ای دیوانه می آید ز زنجیرت
چه می آید ز تدبیر تو با تقدیر حق واعظ
بنه گردن به تقدیرش، که به زین نیست تدبیرت
که ره دور است و ناچار است از ایوار و شبگیرت
دگر کودک نه یی، خود را ببر از دایه دنیا
که این غداره خونت میخورد، گر میدهد شیرت
ذلیل حکم دنیا گشته یی، شرمت نمیآید
که با این لاف مردی، پیرزالی کرده تسخیرت؟
ترا هرچند پهلو میدهد دنیا، ازو رم کن
که این صیاد میخواهد که آرد بر سر تیرت
نگردد غنچه تا گل، بوی عشقی زآن نمی آید
برنگ غنچه ای دل، جز خرابی نیست تعمیرت
زخود این بند بگسل، گر جنون کاملی داری
که بوی عقل، ای دیوانه می آید ز زنجیرت
چه می آید ز تدبیر تو با تقدیر حق واعظ
بنه گردن به تقدیرش، که به زین نیست تدبیرت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.