هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات مختلفی مانند شجاعت، هنر، عشق، رنج، مرگ، و ارزش‌های انسانی می‌پردازد. در آن از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه برای بیان مفاهیم عمیق استفاده شده است، مانند مقایسه سپر با پشت نکردن به دشمن یا اشاره به نخل دعا به عنوان شاخه‌ای زرین. همچنین، بر اهمیت خاموشی، تواضع، و بی‌تعلقی در زندگی تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و رنج ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۲۶

بر عدو پشت نکردن سپر است
تیغ خونریز دلیران جگر است

نشمرد کس هنر امروز به هیچ
در شمار آنکه کنون هست، زر است

خوی خوش با همه کس میسازد
هیزم آتش گل، چوب تر است

سر ما و، ره یاران عزیز
پای این راه، گذشتن ز سر است

نیست کامی که از آن حاصل نیست
بهر ما نخل دعا، شاخ زر است

بی تعلق رود آسان ز جهان
سبکی راحله این سفر است

نام امروز ز مالست بلند
سکه را حکم ز بالای زر است

سرو بستان محبت، آه است
چشمه کوه غمش چشم تر است

تاب نگذاشت دگر در جایی
این چه تاب رخ و تاب کمر است؟

هنری نیست هنرور گشتن
به هنر فخر نکردن هنر است

میبرد گریه کدورت از دل
صافی آینه، از چشم تر است

سخن خصم، تو نشنیده شمار
سپر تیغ زمان، گوش کر است

چه غم از مرگ، چو یاران رفتند؟
نقش پا قافله این سفر است

نفس از حرف لبت گشته چنان
که نی از ناله من، نیشکر است

فکر سامان نکنی در ره عشق
که در این مرحله سر در خطر است

پیش این قدر مدانان، خوبی
گوشوار سخن و گوش کر است

رفعت شاه ز درویشان است
در هما بال فشانی ز پر است

گرچه بس قدر سخن هست، ولی
خامشی واعظ، حرف دگر است!
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.