۳۴۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۱

نه سیم نه دل نه یار داریم
پس ما به جهان چه کار داریم

غفلت‌زدگان پر غروریم
خجلت‌زدگان روزگاریم

ای دل تو ز سیم و زر چگویی
ما جمله ز بهر یار داریم

از دست بداده دستهٔ گل
در پای هزار خار داریم

هل تا نفسی به هم برآریم
چون عمر عزیز خوار داریم

اندر بنه صد شتر بدیدیم
اکنون غم یک مهار داریم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.