هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد فراق و عشق عمیق شاعر به معشوق است. شاعر با تصاویر پراحساسی مانند گل روی معشوق در چشم اشکبار، دامان پر از خون و جان دادن در سحرگاهان، عشق خود را توصیف می‌کند. او خود را نخل سرافراخته باغ عشق می‌داند که ثمرش بریدن از غیر معشوق است. همچنین، شاعر به وفاداری و استواری خود در راه معشوق اشاره می‌کند و از بی‌اعتنایی دیگران به سخنانش گلایه دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'دامان پر از خون' و 'بیرون شدن جان ز تن' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۴۲

تا عکس گل روی تو در چشم تر ماست
دامان پر از خون شده، باغ نظر ماست

شبها که بود در نظر آیینه رویت
بیرون شدن جان ز تن، آه سحر ماست

فرخنده همای فلک همت خویشیم
افشاندن دامن ز جهان، بال و پر ماست

پامال شدن، میدهد آخر بر دولت
پا بر سر ما هر که نهد، تاج سر ماست

ما نخل سرافراخته گلشن عشقیم
از غیر تو پیوند بریدن ثمر ماست

سوداگر بی مایه سود دو جهانیم
برگرد سراپای تو گشتن سفر ماست

ما را به وفاداری ما قدر شناسند
در راه تو استادگی، آب گهر ماست

در هیچ دلی واعظ ما جای ندارد
هم طالع افغان تهی از اثر ماست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.