هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از ضعف و ناتوانی عاشق در برابر معشوق سخن میگوید. شاعر از زیباییهای معشوق مانند موی سیاه و گونههای لطیف او یاد میکند و احساسات عمیق خود را بیان میدارد. همچنین، اشارهای به نازکی دل و رنجش خاطر دارد و از روزگار و تقدیر شکوه میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و گاه عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات شاعرانه ممکن است برای سنین پایین نامفهوم یا غیرجذاب باشد.
شمارهٔ ۱۷۵
بسکه ضعفم از نگاه او بخود بالیده است
در جهان نیستی یارب چسان گنجیده است
گشته نیلی از خط سبز آن بناگوش لطیف
رنگ برروی گلش، روزی مگر گردیده است؟
پیش او هرچند باشد پیش پا افتاده، لیک
مصرع بحر طویل زلف او پیچیده است
روزگار از بهر زنجیر دل دیوانه ام
باز آن زلف سیه را ز کجا تابیده است
شیشه دل بسکه چون جسم لطیفش نازکست
میتوان دیدن، زما گر خاطرش رنجیده است
یک نفس گرد کدورت زنده در گورش کند
تا تپیدنهای دل، بر خویشتن جنبیده است
تندبادی ز آستین دست رد میبایدش
دفتر واعظ چو گل بسیار بر خود چیده است
در جهان نیستی یارب چسان گنجیده است
گشته نیلی از خط سبز آن بناگوش لطیف
رنگ برروی گلش، روزی مگر گردیده است؟
پیش او هرچند باشد پیش پا افتاده، لیک
مصرع بحر طویل زلف او پیچیده است
روزگار از بهر زنجیر دل دیوانه ام
باز آن زلف سیه را ز کجا تابیده است
شیشه دل بسکه چون جسم لطیفش نازکست
میتوان دیدن، زما گر خاطرش رنجیده است
یک نفس گرد کدورت زنده در گورش کند
تا تپیدنهای دل، بر خویشتن جنبیده است
تندبادی ز آستین دست رد میبایدش
دفتر واعظ چو گل بسیار بر خود چیده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.