هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند بخشش، قناعت، و روابط انسانی می‌پردازد. شاعر از بخیل می‌خواهد که از بخل دست بردارد و به دیگران کمک کند. همچنین، به اهمیت قناعت و پذیرش تقدیر الهی اشاره می‌کند و توصیه می‌کند که از رفتارهای ناپسند دیگران دلگیر نشوید.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم اخلاقی و عرفانی است که برای درک عمیق‌تر نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۲۱۸

ای خواجه بخیل که هرگز ندیده است
از شدت فشار کفت سیم و زر فرج

موران خرجها نتوانند دخل کرد
در خرمن زری که شود از کف تو دج

وعد و وعید جنت و نارت، بحج نبرد
شاید برد خرید و فروش منا بحج

گر کنی زشت، ز پند من دلریش مرنج
چون ترا فصد ضرورت بود، از نیش مرنج

گر عزیزی بتو بد کرد، مرنجان زو دل
ور برنجد دل از او، زدل خویش مرنج

نیست در قسمت حق، ره کمی و بیشی را
گر کم آید بنظر رزق تو یا بیش مرنج

اهل دل را، زغم دوست، جگرها ریش است
گر تو را در ره او پای شود ریش مرنج

آنچه کرده است، نکرده است جز از جهل ای دوست
از بد واعظ دلخسته درویش مرنج
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.