۲۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۹

دیو خویان راست، باهم روز شب دیوان پوچ
جملگی، با دعوی آزادگی قربان پوچ

با تهیدستی، ز عالم نیست ما را هیچ غم
شاد با هیچیم ما، چون پسته خندان پوچ

مجلسی هرگز نشد بی قیل و قال ملک و مال
مغز ما را پوچ کردند این سبک مغزان پوچ

دوستارانی که خواهی نان خوری ز امدادشان
سخت روی و سست بنیادند، چون دندان پوچ

چشم دارد دستگیری از عصای لطف دوست
واعظ زار و نزار خسته بی جان پوچ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.