هوش مصنوعی: این متن به انتقاد از افراد ریاکار و پوچ می‌پردازد که با ادعای آزادگی و کمک به دیگران، در واقعیت بی‌بنیاد و سست‌عنصر هستند. شاعر از تهیدستی خود سخن می‌گوید اما بیان می‌کند که از این بیت غمگین نیست و به لطف دوست امیدوار است. همچنین، به نقد جامعه‌ای می‌پردازد که در آن گفت‌وگوها حول محور مال و قدرت می‌چرخد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتزاعی و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و اجتماعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۲۱۹

دیو خویان راست، باهم روز شب دیوان پوچ
جملگی، با دعوی آزادگی قربان پوچ

با تهیدستی، ز عالم نیست ما را هیچ غم
شاد با هیچیم ما، چون پسته خندان پوچ

مجلسی هرگز نشد بی قیل و قال ملک و مال
مغز ما را پوچ کردند این سبک مغزان پوچ

دوستارانی که خواهی نان خوری ز امدادشان
سخت روی و سست بنیادند، چون دندان پوچ

چشم دارد دستگیری از عصای لطف دوست
واعظ زار و نزار خسته بی جان پوچ
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.