هوش مصنوعی: این شعر از عشق، رنج‌های عاشقانه و تأثیرات آن بر زندگی و احساسات فرد سخن می‌گوید. شاعر از تشبیهات زیبا مانند گریه ورق به چشم مور، نمک به مرهم کافور و لب لعل به شهد زنبور استفاده می‌کند تا عمق احساسات خود را بیان کند. همچنین، اشاره‌ای به ظلم و تأثیرات منفی آن دارد و در نهایت، از تنهایی و شهرت در جهان صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی مضامین مانند رنج و ظلم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۶۹

چو حرف دانه خالش، قلم مذکور میسازد
ورق را گریه ام افشان چشم مور میسازد

باین نسبت که دارد آشنایی با لب لعلش
نمک، با زخم من، چون مرهم کافور میسازد

اگر از لذت شهد لب خود باخبر گردد
لب خود را بدندان خانه زنبور میسازد

شود از عزل طبع ظالم معزول ظالم تر
کمان را زه گرفتن، بیشتر پرزور میسازد

سیاهی افگند تا از جوانی داغ تن ما را
جهان از پیری ما، مرهم کافور میسازد

مرا واعظ همین از گوشه گیری خوش نمیآید
که آخر آدمی را در جهان مشهور میسازد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.