هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از تشبیهات و استعارههای زیبا برای بیان احساسات عمیق و حالات روحی استفاده میکند. شاعر با تصاویری مانند آتش، نور، گل و بلبل، عشق و زیبایی را توصیف میکند و از مفاهیمی مانند پشیمانی، ظلمت و روشنایی نیز سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این متن به دلیل استفاده از مفاهیم عمیق عرفانی و زبانی پیچیده، برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب است. درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و ظرافتهای زبانی دارد که معمولاً در سنین پایینتر کمتر وجود دارد.
شمارهٔ ۲۹۱
گره در ابروان، از گرمی خویش چو اخگر شد
نقاب از آتش رخسار او، بال سمندر شد
مشبک شد چنان از خارخار دیدنش چشمم
کزان نور نگاهم تارها چون دود مجمر شد
گنه کاران شدند از حشر من گرم عرق ریزی
رخم از رنگ خجلت آفتاب روز محشر شد
ندارد مال دنیا حاصلی غیر از پشیمانی
صدف دست تأسف زد بهم، تا پر ز گوهر شد
نظر بر تیره روزان، چشم روشن میکند جانا
غبار ظلمت شب، توتیای چشم اختر شد
جمال گل چنین در ناله بلبل کرده بلبل را
ز فیض حسن جانان است اگر واعظ سخنور شد
نقاب از آتش رخسار او، بال سمندر شد
مشبک شد چنان از خارخار دیدنش چشمم
کزان نور نگاهم تارها چون دود مجمر شد
گنه کاران شدند از حشر من گرم عرق ریزی
رخم از رنگ خجلت آفتاب روز محشر شد
ندارد مال دنیا حاصلی غیر از پشیمانی
صدف دست تأسف زد بهم، تا پر ز گوهر شد
نظر بر تیره روزان، چشم روشن میکند جانا
غبار ظلمت شب، توتیای چشم اختر شد
جمال گل چنین در ناله بلبل کرده بلبل را
ز فیض حسن جانان است اگر واعظ سخنور شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.