۱۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹۳

همچنان کز آب سرو بوستان قد میکشد
نخل آه از رفتن عمرم چنان قد میکشد

طول آمالم ندارد پای کم از طول عمر
آرزو با زندگانی همعنان قد میکشد

چون زمین تشنه از بس گریه دزدیدم بخود
زنگ در آیینه دل، سبزه سان قد میکشد

میخورد از جویبار حسن باغ عشق آب
زآب گل، نخل صفیر بلبلان قد میکشد

بسکه در پایت چو واعظ کشتگان جان میدهند
سرو بالای تو، از آب روان قد میکشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.