هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به زیباییهای معشوق و تأثیرات عشق و غم بر شاعر میپردازد. در آن، از تشبیهات زیبایی مانند مگس و شهد، آینه و غبار، و قفس برای بیان احساسات استفاده شده است. شاعر از درد عشق و کدورتهای دل میگوید و حالات روحی خود را با تصاویر شاعرانه توصیف میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاطفی و شاعرانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۰۱
یار در نکته سرایی نه ز کس میماند
حرف در شهد لب او چو مگس میماند
گیردش آینه چهره ز نظاره غبار
در رخ او نگه ما به نفس میماند
روی خود بسکه خراشیدم از دست غمش
خانه آیینه من، به قفس میماند
نیست روزی که کدورت بدل ما نرسد
صبح بر آینه ما به نفس میماند
نیست غیر از سر زانو شب و روزش بالین
سر شوریده واعظ به جرس میماند
حرف در شهد لب او چو مگس میماند
گیردش آینه چهره ز نظاره غبار
در رخ او نگه ما به نفس میماند
روی خود بسکه خراشیدم از دست غمش
خانه آیینه من، به قفس میماند
نیست روزی که کدورت بدل ما نرسد
صبح بر آینه ما به نفس میماند
نیست غیر از سر زانو شب و روزش بالین
سر شوریده واعظ به جرس میماند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.