۱۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۹

عارف اگر چه بیغم دل دم نمیزند
هردم چه خنده ها که بعالم نمیزند

در خامشی بگیر سبق از کتاب، کو
با صد لب و هزار سخن دم نمیزند

آگه شود اگر ز مکافات ضرب و زور
من بعد شاه سکه بدرهم نمیزند

آن را که خواب مرگ بود در نظر مدام
چون شمع تا سحر مژه بر هم نمیزند

آید سخا ز مردم درویش بیشتر
چینی چو کوزه های گلین نم نمیزند

ای شمع، زیر چرخ چه اظهار خوشدلی است؟
کس گل به سر به محفل ماتم نمی زند!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.