هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند بی‌نیازی درویشان از تجملات، بی‌اعتنایی به دنیای مادی، اهمیت راستی و درستکاری، و رهایی از طمع و حرص می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که زندگی ساده و بی‌آلایش ارزشمندتر از ثروت و تجمل است و انسان‌های راستین نیازی به تأیید دیگران یا مال دنیا ندارند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی این متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اجتماعی آن نیاز به درک بیشتری از زندگی و تجربه دارد.

شمارهٔ ۳۷۶

گوشه گیران را بره درگه سلطان چه کار؟!
سیر چشمان را بچین ابرو دربان چه کار؟!

بوریا چون موج آب زندگی استاده است
کلبه درویش را با قالی کرمان چه کار؟!

نیکنامان، فارغند از منت عمر دراز
زنده جاوید را،با چشمه حیوان چه کار؟!

پیش پای آب، یکسانست سنگ و خاک جو
مرد سالک را بسخت و سست این دوران چه کار؟!

گر نباشی اشعب طماع، عالم حاتم است
بی طمع را در جهان با بخل و با احسان چه کار؟!

چشمه تا در جوش باشد، خس نیابد ره در آن
خواب را با چشم گریان سحر خیزان چه کار؟!

راستی باید سخن را، بعد از آن الفاظ خوش
با کجی، آید ز تیر خوش پر و پیکان چه کار؟!

گر خدا را بنده یی، واعظ غم روزی مخور
خواجه تا باشد، غلامان را بآب و نان چه کار؟!
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.