هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد و رنج عشق، جدایی و یاد معشوق سخن می‌گوید. او از نزاع و غارت دل، اشارات ابرو، لباس و لب، خاطرات و غم‌ها، شکستن دل و وجود معشوق، و زخم‌های تیغ عشق می‌گوید. در نهایت، شاعر به واعظی اشاره می‌کند که از درد عشق بی‌خبر است ولی بشارت مرهم را می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند زخم تیغ دوست و غارت دل ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشند.

شمارهٔ ۴۱۷

وقت نزاع، جان و دل از بهر غارتش
ناخن به هم زند ز دو ابرو اشارتش

شاید که در لباس رسد از لبش بکام
پنهان شده است معنی از آن در عبارتش

گردیده خاطرم چو قدمگاه یاد او
غم ها از آن کنند تلاش زیارتش

دل خانه شکسته ز بار وجود تست
باشد خراب ساختن خود، عمارتش

واعظ نبود با خبر از زخم تیغ دوست
مرهم چه خوب کرد که داد این بشارتش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.