هوش مصنوعی: این متن به زیبایی بیان می‌کند که طمع و حرص انسان را از رسیدن به آرامش و سعادت بازمی‌دارد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مانند تیغ زبان، کمند دعا، و بوستان طمع، نشان می‌دهد که طمع نه تنها سیری‌بخش نیست، بلکه انسان را به دنائت و ذلت می‌کشاند. در مقابل، دعا و دوری از حرص و آز، راه رسیدن به عزت و شرف است.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند از این آموزه‌ها بهره‌مند شوند و آن‌ها را در زندگی خود به کار ببندند.

شمارهٔ ۴۴۰

نیافته است کسی لذتی ز خوان طمع
نگشته سیر کسی را شکم بنان طمع

همیشه بهر پریدن ز ناکسان دنی
مساز تیغ زبان تیز بافسان طمع

برای اینکه کنی صید مطلب دوری
برشته های سخن زه مکن کمان طمع

توان بقصر شرف شد چو با کمند دعا
مرو بچاه دنائت بریسمان طمع

بپوش چشم زخلق و، بچشم خلق نشین
که بی نشان شدنت، نیست جز نشان طمع

مساز پیشه خود آبرو فروشی را
بهر گذر مگشا از دو لب دکان طمع

ترا که گلشن عزت ز تشنگی شد خشک
مبند آب رخ خود ببوستان طمع

متاز اسب طلب بر در کسان واعظ
بتاب جانب درگاه حق عنان طمع
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.