هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی رابطهی عاشق و معشوق را با تصاویر شعری مانند چراغ، آتش، و گل توصیف میکند. چراغ به عنوان نماد عشق و فداکاری، از معشوق روشنایی و سوختن میآموزد و حتی خجالت از زیبایی او میکشد. شعر با مضامین عشق، جدایی، و زیباییهای پنهان و آشکار معشوق همراه است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۴۴۴
روشنایی از شب وصل تو اندوزد چراغ
سوختن از آتش هجر تو آموزد چراغ
گر چراغ چهره ها از غازه میگیرد فروغ
غازه از گلگونی رنگ تو افروزد چراغ
نام رویش گر برم، تا شام کاهد آفتاب
ور ز رنگش دم زنم، تا صبحدم سوزد چراغ
خودنمایی حسن را، در پرده کردن خوشتر است
جامه از فانوس از آن بر خویشتن دوزد چراغ!
از شرر آتش، ز شبنم گل، عرق ریزد برش!
جز خجالت زآن گل عارض چه اندوزد چراغ؟!
بهر پاس گنج غم واعظ ز بیم دزد خواب
تا سحر در خانه چشم از نگه سوزد چراغ
سوختن از آتش هجر تو آموزد چراغ
گر چراغ چهره ها از غازه میگیرد فروغ
غازه از گلگونی رنگ تو افروزد چراغ
نام رویش گر برم، تا شام کاهد آفتاب
ور ز رنگش دم زنم، تا صبحدم سوزد چراغ
خودنمایی حسن را، در پرده کردن خوشتر است
جامه از فانوس از آن بر خویشتن دوزد چراغ!
از شرر آتش، ز شبنم گل، عرق ریزد برش!
جز خجالت زآن گل عارض چه اندوزد چراغ؟!
بهر پاس گنج غم واعظ ز بیم دزد خواب
تا سحر در خانه چشم از نگه سوزد چراغ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.