هوش مصنوعی:
این متن با زبانی سرزنشآمیز و هشداردهنده، به بیتوجهی انسان به گذر عمر و مرگ، غرور نابجا، جهل، دوری از حقیقت و اسارت در خودبینی اشاره میکند. شاعر با تکرار کلمات کلیدی مانند «کاهل»، «غافل»، «جاهل» و «باطل»، بر اهمالکاری و گمراهی تأکید دارد و مخاطب را به بازگشت به مسیر حق فرا میخواند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم انتزاعی عرفانی و اخلاقی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین لحن سرزنشآمیز و پیامهای عمیق درباره مرگ و حقیقت، ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم یا ناخوشایند باشد.
شمارهٔ ۴۶۰
گذشت عمر و، تو در کار کاهلی، کاهل!
رسید مرگ و، تو بسیار غافلی، غافل!!
دم از کمال زنی، ز آنکه ناقصی ناقص!
کنی بدانش خود ناز، جاهلی، جاهل!!
بخویش بسته از آنی، که بیخودی بیخود!
ز حق گسسته از آنی، که باطلی، باطل!!
ز خود چو تیر گریزت بود ضرور، ضرور!
بخویشتن چو کمان، سخت مایلی، مایل!!
از آن نه پند پذیری، که واعظی واعظ!
از آن به بند اسیری، که عاقلی، عاقل!!
رسید مرگ و، تو بسیار غافلی، غافل!!
دم از کمال زنی، ز آنکه ناقصی ناقص!
کنی بدانش خود ناز، جاهلی، جاهل!!
بخویش بسته از آنی، که بیخودی بیخود!
ز حق گسسته از آنی، که باطلی، باطل!!
ز خود چو تیر گریزت بود ضرور، ضرور!
بخویشتن چو کمان، سخت مایلی، مایل!!
از آن نه پند پذیری، که واعظی واعظ!
از آن به بند اسیری، که عاقلی، عاقل!!
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.