هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از رنجها و غمهای خود میگوید. او احساس میکند که رازهایش را فاش کرده، با سکوتش دیگران را به خود نزدیک ساخته، و زندگیاش را به جادهای از غم تبدیل کرده است. هیچ دلی از نالههایش متأثر نشده، و او در دنیای غم خود به پادشاهی رسیده است. شاعر خود را مانند درختی میبیند که ریشههایش در زنجیر جنون محکم شده، و غم جهان را در خاطر دارد. در نهایت، او از ترک خود و جهان سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق عرفانی و غمانگیز است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند ترک خود و جهان ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۴۶۷
از نهفتن، راز را رسوای عالم کرده ام
وز خموشی غیر را با خویش محرم کرده ام
هر دمی از زندگی پامال فکری میشود
عمر خود را جاده غمهای عالم کرده ام
سر نپیچیده است از تأثیر افغانم دلی
پادشاهی در جهان از دولت غم کرده ام
همچو من نخلی ندارد گلشن آزادگی
در جنون تا ریشه زنجیر محکم کرده ام
عالمی گردیده در خاطر، غم عالم مرا
ترک خود واعظ چه گویم،ترک عالم کرده ام
وز خموشی غیر را با خویش محرم کرده ام
هر دمی از زندگی پامال فکری میشود
عمر خود را جاده غمهای عالم کرده ام
سر نپیچیده است از تأثیر افغانم دلی
پادشاهی در جهان از دولت غم کرده ام
همچو من نخلی ندارد گلشن آزادگی
در جنون تا ریشه زنجیر محکم کرده ام
عالمی گردیده در خاطر، غم عالم مرا
ترک خود واعظ چه گویم،ترک عالم کرده ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.