هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که حاضر است برای رسیدن به او هر سختی را تحمل کند. او از بیخبری خود از مسیر عشق میگوید و تنها آرزویش افتادن به پای معشوق است. شاعر همچنین از زیباییهای معشوق مانند زلف و قامت او یاد میکند و بیان میدارد که بهشت را هم به پای او نمیدهد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۴۷۲
غبار آسا نسیمی چون وزد، در پای او افتم
که شاید یک نفس در دامن صحرای او افتم
براه عشق جانان وادی و منزل نمیدانم
بجز این کز سر خود خیزم و، در پای او افتم
ندانم را دیگر بهر گلگشت سراپایش
مگر در کوچه باغ زلف سر تا پای او افتم
دگر باغ جنان را سفره بر سر نفگنم یک دم
اگر در سایه سرو قد رعنای او افتم
که شاید یک نفس در دامن صحرای او افتم
براه عشق جانان وادی و منزل نمیدانم
بجز این کز سر خود خیزم و، در پای او افتم
ندانم را دیگر بهر گلگشت سراپایش
مگر در کوچه باغ زلف سر تا پای او افتم
دگر باغ جنان را سفره بر سر نفگنم یک دم
اگر در سایه سرو قد رعنای او افتم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.