هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن می‌گوید و خود را همچون قلمی می‌داند که تمام وجودش را در راه بیان این عشق صرف کرده است. او از تجربه‌های عاشقانه خود می‌گوید، از مکتب دل و یادگیری عشق، تا مقایسه خود با بلبل و عاشقان دیگر. در نهایت، عشق او را جوان می‌کند و به او حیات تازه می‌بخشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۴۷۳

ز شرح اشتیاق دوست، تا حرفی بیان کردم
سراپا خویشتن را چون قلم صرف زبان کردم

چنان کاول شناساند الف، استاد کودک را
من اول ناوک او را، به دل خاطر نشان کردم

شدم در مکتب دل تا گلستان خوان حسن او
چو قمری سطر سرو قامت او را روان کردم

گذار عمر پیرم کرد و، من هم از خرام او
به فکر سرو خود افتادم و، خود را جوان کردم

اگر در عاشقی بلبل نمود افغان بسی واعظ
میان عاشقان، در خامشی، من هم فغان کردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.