هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر دربارهٔ افتادگی، شکست و تنهایی است. او خود را مرد میدانی می‌داند که با وجود شکست‌ها، همچون زنجیر شیران است. شاعر از مردم گریزان است و حتی در میان گوشه‌گیران نیز احساس وحشت می‌کند. او از سیه‌بختی و پیری می‌نالد و خود را بی‌قدر در ظاهر می‌داند، اما اعتقاد دارد که خدا قدر او را می‌داند. شاعر سعادت را در راحت خلق جستجو می‌کند و از عمر گذران خود و پیران درس می‌گیرد. دفتر ایام او پر از گفتگو و وعظ است، اما همچون نی دبیران از غم گریان و نالان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، موضوعات غم و تنهایی و نگاه انتقادی به اجتماع ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۴۸۳

باین افتادگیها، مرد میدان دلیرانم
سراپا از شکستم پر، ولی زنجیر شیرانم

گریزان آنچنانم از میان مردم عالم
که وحشت میکنم تا درمیان گوشه گیرانم

بهر کس خویش را بندم، نسازد هفته یی بامن
تو گویی از سیه بختی، خضاب موی پیرانم

بشمعی خانه فانوس روشن شد، عجب نبود
کند گر یاد او از جمله روشن ضمیرانم

بظاهر گر چه بیقدرم، خدا قدر مرا داند
که گر خاکم، ولی خاک قدمهای فقیرانم

سعادت چیست، غیر از راحت خلق جهان جستن؟
شود جغدم اگر مهمان، بشو گو خانه ویرانم!

بقای نوجوانی را از آن بر خویش ننویسم
که سرمشقی است در پیش نظر از عمر پیرانم

پر است از گفتگویم دفتر ایام و من واعظ
ز غم گریان و نالان چون نی کلک دبیرانم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.