۱۴۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۱۸

گر بسیر گلشن، آن حیرت فزا خواهد شدن
عندلیب از رنگ گل، پا در حنا خواهد شدن

گر چنین خواهند کاهیدن ز رشک قامتش
طوق قمری سرو را خلخال پا خواهد شدن

تیر مژگان گر چنین جوشن شکافی میکند
حلقه های جوهر آیینه، وا خواهد شدن

مهر رخسارش گر از ابر نقاب آید برون
گریه ز اشکم خنده دندان نما خواهد شدن

گر ببیند پیچش زلف ترا، از حیرتش
در کف پا دود را آتش حنا خواهد شدن

کار کی ما را به آن کنج دهن افتاده است
کار ما را گر نسازی، کار ما خواهد شدن!

گر چنین، در خرج افغان، باددستی میکند
واعظ ما زود بی برگ و نوا خواهد شدن!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.