هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، به توصیف احساسات شاعر نسبت به معشوق میپردازد. شاعر از زیباییهای معشوق مانند زلف سیاه، نگاه خدنگگونه و چهرهٔ نازک او سخن میگوید و تأثیر عمیق این زیباییها را بر قلب خود و حتی محیط اطراف (مانند کوچه) توصیف میکند. همچنین، شعر به ناتوانی شاعر در کنترل احساساتش و تأثیرپذیری از معشوق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک زیباییشناسی و ادبی این شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
شمارهٔ ۵۴۶
غم میرمد، ز پیچش زلف سیاه تو
دل کوچه میدهد، بخدنگ نگاه تو
از بسکه نازک است ترا چهره، میکند
خط نرسته پردگی روی ماه تو
مژگان دلکش تو عبث خم نگشته است
دزدیده است سر ز خدنگ نگاه تو
نتوان نهاد پای طلب از ادب بخاک
سر داده اند بسکه عزیزان براه تو
امشب گشایشی نبود چشم صبح را
واعظ گرفته اوج مگر دود آه تو؟!
دل کوچه میدهد، بخدنگ نگاه تو
از بسکه نازک است ترا چهره، میکند
خط نرسته پردگی روی ماه تو
مژگان دلکش تو عبث خم نگشته است
دزدیده است سر ز خدنگ نگاه تو
نتوان نهاد پای طلب از ادب بخاک
سر داده اند بسکه عزیزان براه تو
امشب گشایشی نبود چشم صبح را
واعظ گرفته اوج مگر دود آه تو؟!
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.