۲۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶۴

زیر گل بودن، بسی خوشتر، که زیر منتی
وای اگر در عهد ما میبود صاحب همتی

تا کشیدم پا بدامان جنون، فارغ شدم
حلقه طفلان بگردم شد، کمند وحدتی

سوی شهرستان عزلت، خیمه بیرون زد دلم
رفتم از یاد شما، ای همنشینان همتی

هر گیاهی کز زمین سر میزند، دانی که چیست؟
از آسودگان خاک، آه حسرتی

تا چو واعظ در بروی آرزوها بسته ایم
خاطر آسوده یی داریم و، کنج خلوتی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.