هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد عشق و تنهایی سخن می‌گوید. شاعر احساس می‌کند که جهان بر او تنگ شده و یاد معشوق مانند آتشی در دلش شعله ور است. او از نگاه خودبین دیگران رنج می‌برد و عشق را مانند زخمی عمیق توصیف می‌کند. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که برای عاشقان، حتی مرگ نیز آرامش‌بخش است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'نیش زنبور' و 'لب گور' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۵۷۶

دلم از گرد کلفت، شام دیجور است پنداری!
در او یاد جمالت، آتش طور است پنداری!

نظر بر خرمن جمعیت ما همدمان دارد
جهان تنگ بر ما دیده مور است پنداری

شود پر باد چون از عجب، سوی خویشت بیند
نگاه چشم خودبین، نیش زنبور است پنداری!

خموشست و، ازو در هر رگ جانیست فریادی
زبان عاشقان مضراب طنبور است پنداری

بچشم زنده دل، مرگست واعظ خواب آسایش
به پیش عاشقان، بستر لب گور است پنداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.