۱۴۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸۰

خسروی خواهی، بنه از سر کلاه سروری
نیست سر را، افسری بهتر ز بیدرد سری

مالداران، بهر خود هردم بلائی میخرند
حیف درویشان نمیدانند قدر بی زری!

نیست جنس خود پسندی دلپسند هیچکس
در دو عالم خودفروشان را نباشد مشتری

هر نفس دوران حریفی را ز پا می افگند
گردش گردون کند در محفل ما ساغری

بعد ما از همدمان واعظ مگر گاهی سخن
با زبان مصرعی ما را کند یادآوری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.