هوش مصنوعی:
این متن به انتقاد از ریا و خودفروشی در جامعه میپردازد و بر ارزش سادگی و افتادگی تأکید دارد. شاعر با استفاده از استعارههای مختلف مانند سجاده، کعبه و سرو، نشان میدهد که تواضع و فروتنی حقیقی برتر از ادعاهای دروغین است. همچنین، متن به دردهای ناشی از کثرت و بیهدفی اشاره میکند و اهمیت دلنشینی و حرمت را در زندگی یادآور میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۵۹۶
با همه نیرنگ، تاکی گفت و گوی سادگی؟!
خودفروشی چند، با این دعوی آزادگی؟!
خاکساران را، در آن درگاه قرب دیگراست
سجده گاه خلق شد، سجاده از افتادگی
بی نشانان بیشتر درد سر از کثرت کشند
کعبه را برگرد سرگردند، از بی جادگی
لاف رعنائی زند، گر سرو پیش قامتش
دارد آن سرو روان در خدمتش استادگی
با زبان سبزه گوید دانه در خاک این سخن:
نیست غیر از سرفرازی، حاصل افتادگی!
نشأه دردی طلب واعظ، که گردی دلنشین
نیست حرمت شیشه را در محفل از بی بادگی
خودفروشی چند، با این دعوی آزادگی؟!
خاکساران را، در آن درگاه قرب دیگراست
سجده گاه خلق شد، سجاده از افتادگی
بی نشانان بیشتر درد سر از کثرت کشند
کعبه را برگرد سرگردند، از بی جادگی
لاف رعنائی زند، گر سرو پیش قامتش
دارد آن سرو روان در خدمتش استادگی
با زبان سبزه گوید دانه در خاک این سخن:
نیست غیر از سرفرازی، حاصل افتادگی!
نشأه دردی طلب واعظ، که گردی دلنشین
نیست حرمت شیشه را در محفل از بی بادگی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.