هوش مصنوعی: شاعر از گذر سریع جوانی و ناتوانی در بهره‌گیری کامل از آن ابراز تاسف می‌کند. او به فناپذیری زندگی و نزدیکی مرگ اشاره می‌کند و از خواننده می‌خواهد تا از فرصت‌های جوانی استفاده کند قبل از آنکه دیر شود. همچنین، شاعر به از دست دادن دندان‌ها، سفیدی مو و دیگر نشانه‌های پیری اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی درباره گذر زمان و مرگ ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند از دست دادن دندان‌ها و پیری نیاز به درک بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۶۱۲

بکام خویش، نچیدم گلی ز باغ جوانی
نکرده است مرا پیر، غیر داغ جوانی

در این دو روز ببین فکر خود، که نیست میسر
تهیه سفر مرگ بی دماغ جوانی

شراب داد چو ساقی، پیاله باز ستاند
بنوش تا ز تو نگرفته اند ایاغ جوانی

ز دیده اشک و، ز دل آه و، از دهان تو دندان
برون دوند بهر سوی، در سراغ جوانی

بگرد از پی خود، تا نظر نمانده ز کارت
که این گهر نتوان یافت بی چراغ جوانی

ببند بار کنون، چون ترا چو واعظ بی بر
شکوفه کرد ز موی سفید، باغ جوانی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.