هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مفاهیمی مانند فقر، نیاز، بی‌نیازی، غم و رنج سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌های مختلف مانند کاسه گرداب، صدف، دریا و مینا، به بیان احساس تهی‌دستی و دوری از حق می‌پردازد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی و اخلاقی مانند خاکساری، همت و فیض الهی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم مورد استفاده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارند.

شمارهٔ ۶۲۴

در کنار یار، از یار است دست ما تهی!
کاسه گرداب، در دریاست از دریا تهی!

بی نیازی چون صدف ما را ز حق بیگانه کرد
داشت رو بر آسمان، تا بود دست ما تهی!

گریه نتواند دل ما را ز غم خالی کند
کی شود از خرج باران کیسه دریا تهی؟!

تا خم گردون، درین خمخانه هستی بجاست
از شراب غم نمیگردد ترا، مینا تهی

دست خالی میکند رسوای عالم مرد را
برنمی خیزد صدا از کاسه، نبود تا تهی

هست تا در سر خرد، خالی نگردد دل ز غم
پنبه تا برجاست، نتواند شدن مینا تهی

چون دل بی آه، ننهد فیض، هرگز پا در او
هر گلستانی که هست از سرو آن بالا تهی

یک سر و گردن، شد از ابنای جنس خود بلند
چون حباب آنکس که پهلو کرد ازین دریا تهی

اهل همت جان نمیدارند از سائل دریغ
تا قدح خالیست، قالب میکند مینا تهی

خاکساری بسکه واعظ، کرده تن پرور مرا
خواب من، پهلو کند از بستر دیبا تهی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.