هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و درد ناشی از آن سخن می‌گوید. او از ضعف جسمانی و روحی خود در برابر عشق می‌گوید و بیان می‌کند که عقل در برابر عشق تاب نمی‌آورد. شاعر همچنین از فریب‌کاری و فنون یار خود شکایت می‌کند و حال خود را با جنون مقایسه می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۳۵

صبر کم گشت و عشق روز افزون
کسیه بی سیم گشت و دل پرخون

می‌دهد درد می‌نهد منت
یار ما را عجب گرفت زبون

صنعتش سال و ماه عشوه و زرق
سخنش روز و شب فنون و فسون

پشت کوژ و تنم ضعیف شدست
پشت چون نون و دل چو نقطهٔ نون

عقل با عشق در نمی‌گنجد
زین دل خسته رخت برد برون

حالم اینست و حرص و عشقم پیش
راست گفتند ک «الجنون فنون»
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.