هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و ستایش معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی‌های معشوق، از جمله موهای عنبرین، خط زیبا و لب‌های شیرین او یاد می‌کند و خود را در خدمت معشوق می‌داند. شاعر همچنین از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق و آرزوی نزدیکی به او سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و فرهنگ شعری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۴۹

خنده گریند همی لاف زنان بر در تو
گریه خندند همی سوختگان در بر تو

دل آن روح گسسته که ندارد دل تو
سر آن حور بریده که ندارد سر تو

گاه دشنام زدن طاقچهٔ گوش مرا
حقه‌های شکرین گرد دو تا شکر تو

تا خط تو بدمیدست ز بهر خط تو
حرف بوسست چو لبهای قلم چاکر تو

شیر چرخت ز پی آب همی سجده برد
من چه سگ باشم تا خاک بوم بر در تو

نیست در چنبر نه چرخ یکی پروین بیش
هست پروین کده ره چنبری از عنبر تو

عنبر از چنبر زلفت چو خرد یافته‌ام
تا مگر راه دهد سوی خودم چنبر تو

سیم در سنگ بسی باشد لیک اندر کان
سنگ در سیم دل تست پس اندر بر تو

عارم این بس که بوم پیش‌رو دشمن تو
فخرم آن بس که بوم رخت کش لشگر تو

برده شد ز آتش تو پیش سراپردهٔ جان
آب حیوان روان ز آن دو رده گوهر تو

قطب گردم چو بگردم ز پی خدمت تو
پای بر جای چو پرگار به گرد سر تو

شمع نور فلکی خواهد هر لحظه همی
شعله از مشعلهٔ روی ضیاگستر تو

ز آرزوی رخ چون ماه تو هر روز چو صبح
دل همی چاک زند پیش درت کهتر تو

خور گردون چو مه از پیش رخت کاست کند
که ندارد خود گردون فری اندر خور تو

از سنایی به بها هر دم صد جان خواهد
بهر یک بوسه دو تا بسد جان پرور تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.