هوش مصنوعی: متن بیانگر نارضایتی از وضعیت جهانی است که در آن حوادث بر خلاف میل و رضایت افراد رخ می‌دهد و هیچ‌کس توان پرسشگری ندارد. نویسنده از بی‌وفایی و خطرات موجود در جامعه شکایت دارد و تصمیم به ترک این محیط می‌گیرد. همچنین، او از وضعیت نامعلوم محافل و اجتماعات که گاه به نظر می‌رسد محل بزم است و گاه میدان رزم، ابراز ناخشنودی می‌کند و در نهایت از این فضا دور می‌شود.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات ادبی و عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۴ - نامه ای است از کسی به کسی، کلک یغمائی مترجم آن است

قبله گاها:

اگر محول حال جهانیان نه قضاست
چرا مجاری احوال بر خلاف رضاست

کسی ز چون و چرا دم نمی تواند زد
که کارگاه حوادث ورای چون و چراست
ای عزیز آخر دیدی که بوستان بی سر خر و انجمن خالی از خطر نیست. با وجود این همه مردم مختلف اللحیه همانا محفلت را تکیه بکتاش باید گفت. من اینکه پی سپر و خود را از این مخاطرات بیرون خواهم افکند اگر چه حمل بر بدعهدی خواهی کرد و این حرمت را به بیوفائی نسبت خواهی داد. الفراق ممالا یطاق من سنن المرسلین، رفتم تا کی و کجا به شرف حضور حضرت که وام دل بود و او کام جان دید روزی شود. یا عزیز این چه اوضاع است که در هر مجلس و محفلت شهود می افتد، این ایوان بزم است یا میدان رزم، اگر میدان رزم است ما مردم میدان نیستیم و اگر ایوان بزم، این همه اصحاب رزم کیستند، غرض من زیاده تاب درنگ نداشتم آسیمه سر روی به صحرا گذاشتم.
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳ - از جانب دوستی به دوست دیگر نوشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵ - به دوستی نوشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.