۱۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۳ - به حاجی محمد اسمعیل طهرانی نوشته

مولای راستین حاجی محمد اسمعیل، به عصمت زهرا و حشمت مریم صلوات الله علیهما این روزگار دیرباز هرگز فراموش نبوده و نخواهی بود. با اینکه به علت ارتعاش بنان و اختلاج بصر و علت های دیگر یاسای نامه نگاری را نسبت به روزگار پیشین تخفیفی رایع داده ام و خامه و دفتر املا و انشاء را یک باره بر طاق فراموشی نهاده. گویا از جندق و سمنان چهار پنج طغرانامه دراز دامان و کوتاه فراویز به شما نگاشته باشم. ولی چون به حکم عزلت و ترک آمیزش از درنگ و شتاب روندگانم خبر نیست، غالب بر طاق تاخیر ماند و بی گناه در شرع مکاتیب آلوده تقصیر آمدم. اکنون جوانی که انتصابش با قبله گاهی میرزا ابراهیم معتمد نواب جلال الدین میرزا است راه اندیش بود، این دو حرف بر معبر حاضر و بادی نگارش رفت اگر جنبش او را به دارالملک ری تا رجعت از زیارت آستان علی بن جعفر سلام الله علیه درنگی رست یک دو سه رسایل طاقیه را با انظار عزیرت جفت خواهم ساخت و چنانچه او بدین تعجیل باشد و من بدین تعطیل، انشاء الله تعالی در صحبت راه پیمای دیگر ارسال تعلیقات بی ریب و تلفیفات تهی از ریا چشم سپار و گوش گزار خواهد افتاد.
احمد به حکم پیمان برخی اشعار احمدا از گوشه و کنار فراهم کرده بود عما قریب به عون الله وارد و نیاز محفل دوست خواهد داشت. فرزندی سید حسین خسته سه چهار نوحه سنگ زنی درهم بسته دور نیست او هم بدین گذار افتد. بیچاره من که جز تهی دستی و لابه بزم دوستان را نوا و نیازی ندارم، ترا به مرتضی علی جناب امیدگاهی حاجی سیدرضا و قبله مهربان حاجی میرزا تقی را به نیابت من ملاقات کن و از هر دو عذر اندیش عقوق تقصیرات و حقوق هم خوارگی شو، که فرط فروماندگی ها از من تا در مرگ گامی بیش نمانده و بعد از این امید صروف طهران واستیفای ملاقات ندارم، شعر:

خاکی از مردم بماند در جهان
وز وجود عاشقان خاکستری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲ - عیادت نامه ای که یغما و فرزندانش و میرزا محمدجعفر ریاض برای حاجی اسمعیل طهرانی فرستاده اند
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴ - به حاجی محمد اسمعیل طهرانی نوشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.