۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۴ - از قول علی اکبر خان دامغانی به نامزد نگاشته

قربانت شوم؛

این مزد قاصدی است که آید ز کوی تو
کو را دوباره باز فرستم به سوی تو
دستخط مبارک فرق افتخارم به اختر سود، جیب و کنارم کان لعل و گهر و معدن شهد و شکر ساخت. خواستم جوابی لایق خطاب آن جان جهان عرضه دارم کاغذهای ولایت و کارسازی روندگان مجال و مهلت نداد، روسیاهم و عذرخواه، فرد:

از کرمت دور نیست گر بپذیری
عذر گناهی که عذر خواه ندارد
اینک روانه اند، به خواست خدا فردا عریضتی نیاز آمیز معذرت آمیز فدای خاک راهت خواهم کرد، زیاده فضولی است.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳ - از قول علی اکبر خان دامغانی به نامزد نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵ - از قول مادر جلال الدین میرزا به فخرالدوله نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.