هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از غم و شادی‌های عشق، زیبایی معشوق و دردهای دل سخن می‌گوید. او عشق را بالاتر از همه چیز می‌داند و از دلبستگی‌های خود به معشوق و رنج‌های عاشقی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد.

شمارهٔ ۷

به غم دوست فکندیم دل خرّم را
خرّم آن دل، که گزیده است غم عالم را

خنک آن دم که زند بردل ریشم خنجر
زخم اگر دوست زند خود چه کنم مرهم را

من دیوانه پری زاده بسی دیدم لیک،
نیست این حسن و بها، هیچ بنی آدم را

ما سیه روز و رخت مهر و دمت عیسی صبح
رو به ما کن که غنیمت شمریم این دم را

تا پریشان نکنی خاطر ما شیفتگان،
هر دم آشفته مکن طرّه خم در خم را

قطره خون دلم شبنم و رویت خورشید
پرتو مهر فروزان چه کند شبنم را؟

دهنت قطره و در سینه دلم قلزم خون
عجب این است که این قطره نجوید یم را

شادمان زیسته ام با غم عالم عمری
تا مگر خاطر دلدار نبیند غم را

عشق یک روزه اگر کارگر آید، افسر
کمتر از کودک یک ساله کند رستم را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.