هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف یک بزم شاد و زیبا می‌پردازد که در آن سرو، ماه، شمع، دهقان، نرگس، گل و بلبل حضور دارند. او از زیبایی‌های این محفل و حس رشک و حسرت دیگران سخن می‌گوید و از یار خود به عنوان گل انجمن یاد می‌کند. در پایان، شاعر به زیبایی و شکوه این بزم اشاره می‌کند که گویی بهشت شده است.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و اصطلاحات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.

شمارهٔ ۸

در بزم چمان آمده سرو چمن ما
امشب همه رشک چمن است انجمن ما

ماه است که در بزم برافروخته طلعت،
یا شمع رخ مهوش سیمین بدن ما؟

خوب است که در بزم من آید به تماشا،
دهقان، که نپرورده چو سرو چمن ما

در باغ ز حسرت همه چشم آمده نرگس
از بهر تماشای گل انجمن ما

یار است گل انجمن و ما همه بلبل
مرغ قفس گلشن او، جان و تن ما

تا غیرت گلشن شود این انجمن امشب،
پیداست گل ناربن از نارون ما

مانند گلستان شده، افسر، مگر امشب،
آن شوخ گذر کرده به بیت الحزن ما؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.