هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، با زبانی غنایی و تصاویر زیبا، به ستایش معشوق و بیان حالات عاشقانه میپردازد. شاعر از زیباییهای معشوق، حسرت دوری و عشق بیپایان خود سخن میگوید و در نهایت، اعلام میکند که حاضر است جان خود را در راه معشوق فدا کند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی از تصاویر و استعارههای بهکاررفته در شعر ممکن است برای کودکان نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۲
ای مایه خرّمی جهان را
و ای راحت جان جهانیان را
از حسرت نوش لعلکانت
خون در جگر است لعل و کان را
گل بیند اگر خویت به عارض
بر فرق زند گلابدان را
پا بر سر انجم و قمر نه
منّت بگذار آسمان را
چشمند و بهمزن زمانه
زلفند و سیه کن جهان را
روزی به خیال آنکه گوئی
بندند به قتل من میان را
من خود بهزار شادمانی
بازم به ره تو نقد جان را
و ای راحت جان جهانیان را
از حسرت نوش لعلکانت
خون در جگر است لعل و کان را
گل بیند اگر خویت به عارض
بر فرق زند گلابدان را
پا بر سر انجم و قمر نه
منّت بگذار آسمان را
چشمند و بهمزن زمانه
زلفند و سیه کن جهان را
روزی به خیال آنکه گوئی
بندند به قتل من میان را
من خود بهزار شادمانی
بازم به ره تو نقد جان را
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.