هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد و رنج عاشق در فراق معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند گلی که با اشک خونین آبیاری شده، به توصیف حالات درونی خود می‌پردازد. او از ویرانی دل خود به دست غم معشوق سخن می‌گوید، اما امیدوار است که روزی شاه خرابه‌ها (معشوق) آن را تعمیر کند. شاعر از عدم توجه معشوق شکایت دارد و می‌گوید حتی اگر ساقی گل‌رخ به او شراب ببخشد، او از جگر خونین خود کبابی برای معشوق آماده می‌کند. در پایان، شاعر تأکید می‌کند که در ساغر ساقی جز خون دل عاشق چیزی نیست و از افسر (معشوق) می‌خواهد که باور کند او این شراب را نوشیده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۸

گلی کز اشک خونین، باغبان داده است آبش را
چه دشوار است دست غیر، اگر گیرد گلابش را

اگر ملک دلم ویران شد از دست غمش شادم
که روزی می‌کند تعمیر، شه ملک خرابش را

نمی آرد چرا در حلقه چشم من آن مه پا
به صد عجز و نیاز،‌ آن گه که می بوسم رکابش را

ز لعل لب اگر بخشد شرابم ساقی گل رخ،
من خونین رخ از لخت جگر آرم کبابش را

بجز خون دل عاشق نبد در ساغر ساقی
ز من باور کن ای افسر، که نوشیدم شرابش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.