هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از درد عشق، فراق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر از بیتابی و ناتوانی خود در برابر عشق میگوید و تأثیر عمیق معشوق را بر زندگی خود توصیف میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند صبر، جفا، تنهایی و لذتهای عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و گاه دردناک است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا، فراق و رسوایی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۲۰
عشق برتافت چنان صبر و شکیبایی را
که به خود ره ندهم عزم و توانایی را
فارغ از خون جگر، مردم چشمم نشود
میل صحرا نبود مردم دریایی را
شمع روی تو گذشت از برمن در شب تار
برد، از دیده من قوت بینایی را
راستی، سرو از آن در چمن آزاد آمد،
که ز قد تو بیاموخت دلارایی را
جور بیگانه برم یا ستم بار فراق؟
غم جانانه خورم یا غم رسوایی را؟
لذت عشق ندید آن دل سنگین که نبرد،
زحمت عاشقی و غصه تنهایی را
افسرا، با غم دلدار جفاجوی، بنه
شیوه خویش پرستی و تن آسایی را
که به خود ره ندهم عزم و توانایی را
فارغ از خون جگر، مردم چشمم نشود
میل صحرا نبود مردم دریایی را
شمع روی تو گذشت از برمن در شب تار
برد، از دیده من قوت بینایی را
راستی، سرو از آن در چمن آزاد آمد،
که ز قد تو بیاموخت دلارایی را
جور بیگانه برم یا ستم بار فراق؟
غم جانانه خورم یا غم رسوایی را؟
لذت عشق ندید آن دل سنگین که نبرد،
زحمت عاشقی و غصه تنهایی را
افسرا، با غم دلدار جفاجوی، بنه
شیوه خویش پرستی و تن آسایی را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.