هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید. او از زیبایی و جذابیت معشوق، احساسات عمیق خود و رنج‌های عشق می‌گوید و از این که هیچ‌کس مانند معشوق نیست، اظهار شگفتی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۲۹

ای که به کوی مهوشان بار فتاده در گلت
تا نرهی از این خطر وا نرهد غم از دلت

دعوی عاشقی تو، باور دوست کی فتد
ناله زار تا چو نی نشنود از مفاصلت

روی چو آفتاب او در خم زلف بنگری
چون من تیره بخت اگر تار نگشته محفلت

ای که به محمل اندری از پس زلف همچو شب
مطلع آفتاب را، دیدم و بود محملت

من بشر و پری بسی، دیده ام و نیافتم
هیچ پری مشابه و هیچ بشر مماثلت

عارض آفتاب را ماه چو خود کلف نهد
روز طرب در انجمن بیند اگر شمایلت

ای مه سرو قامتم، چیست و کیست تا شود،
سرو چمن برابر و ماه فلک مقابلت
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.