هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد و اشتیاق شاعر به معشوق است. او از بی‌قراری، بی‌خوابی و عشق بی‌پایان خود می‌گوید و معشوق را منبع نور و حیات می‌داند. شاعر خود را مانند مرغی شب‌زده و پر شکسته توصیف می‌کند که در آرزوی وصال معشوق است. او از سنگینی عتاب معشوق و ویرانی دلش می‌نالد، اما در عین حال، امید به رحمت و بخشش او دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده، فهم آن را برای گروه‌های سنی پایین‌تر دشوار می‌کند.

شمارهٔ ۵۲

ما را طمع ز ساقی مجلس شراب توست
و از مطرب آرزوی سرود رباب توست

جانم فتاده همچو سکندر ز تشنگی،
در ظلمتی که چشمه حیوانش آب توست

معمور مسکنی است، که ویران پذیر نیست
آن خانه دلی که به طغیان خراب توست

من، مرغ آشیان کمالم، ولی چه سود
بال و پرم شکسته سنگ عتاب توست

مرغ شب است، چشم جهان بین آفتاب
آنجا که عکس پرتوی از آفتاب توست

دلدار را ز افسر بی دل خبر دهید،
کان رند مست عاشق بی‌خورد و خواب توست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.